گل حسرت

مجموعه اشعار سایه مشرقی

گل حسرت

مجموعه اشعار سایه مشرقی

شعر رویای وصال (دیوان گل حسرت)

دوشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۳، ۰۳:۲۵ ق.ظ

 

امروز به رویا گل نازم دیدم

چشمان فریبا،رخ آن دلبر زیبا دیدم

لب بر لب او یک نفس از این همه عمر

زیبایی و اسرار جهان  تا به ثریا دیدم

بغض در سینه اشکم ره دیده بسته

در دلم شور و نوایست که خود میدیدم

بعد از عمری که ز هجران رخش پیر شدم

شاعر غمزده محفل عشاق شدم

شهد شیرین وصالش که به جانم میریخت

آنقدر مست که دیوانه چو فرهاد شدم

چون چشم گشودم همه جا رنگ گل ریحان بود

قدحم پر می  کامم به جهان بود که بیدار شدم

 

تقدیم به لبخند زیبای پروردگارم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۹/۲۶
داود شیروانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی