شعر شکفه از دل (دفتر شعر خزان عمر)
جمعه, ۲۱ دی ۱۴۰۳، ۰۱:۲۳ ق.ظ
( شکفه از دل )
دلا از چه سر سازش نداری
چرا یکدم تو آرامش نداری
مگر ما هر دو بیش از یک تن هستیم
که اینگونه بهم بیگانه هستیم
دلا از چه فراموشت شده ایام دیرین
دلا از چه ز خاطر برده ای آن یار شیرین
از چه ز یادت رفته ایام جوانی
از چه فراموشت شده آن زندگانی
چه شد دوران عشق و عاشقی ها
بگو کی آخر آمد آن خوشی ها
مگر ما عاشق و شیدا نبودیم
مگر ما قّصه ِ دل ها نبودیم
مگر روزی دل آرام دل آرامی نبودیم
مگر صید کمند دلبر زیبا نبودیم
دلا یاد آور آن شب های بی تاب
مبر یکدم ز خاطر بغض مهتاب
مکن با من چنین ناسازگاری
که کوتاه است عمر و زندگانی
۰۳/۱۰/۲۱